سلام
یکی از پرکاربردترین کارهایی که یک ریاضیدان میتواند انجام دهد «مدلسازی»ست. عموما مدلسازی را توصیف یک سیستم به زبان ریاضی تعریف میکنند و هدف این علم را تحلیل و پیشبینی رفتار یک سیستم میدانند.
من مدلسازی را دریچه بین ریاضیات و علوم فنی میدانم. در مثالی ابتدایی (و احتمالاً دارای اشکالات فراوان) اهمیت این شاخه از ریاضیات را شرح میدهم:
فرض کنید اداره راه سازی میخواهد اقدام به جادهکشی بین دو شهر کند، برای این منظور گزینههای زیادی پیش رو دارد، کدام مسیر بهینهترین خواهد بود؟ کاری که باید انجام شود:
-
ترافیک بین شهری مدل شود. خواه به صورت تعداد ماشین گذرنده از یک نقطه دلخواه بین دو شهر خواه به هر شکل دیگر مدل کرد.
-
مسیرهای ممکن بین دو شهر مدل شود. در این مدل میتوان از گرافهای وزندار که به طول مسیر اشاره دارند استفاده کرد، حتی ممکن است وزن گرافها را به صورت چندتایی بیان کرد مثلاً چندتایی مرتب (طول مسیر، هزینه ساخت جاده، غیره) پیشنهاد میشود.
-
شاید موارد مهم دیگری هم وجود داشته باشد که متخصصین راهسازی به آن واقف هستند و به مدلساز توصیههای لازم را میدهند تا وی آنها را به صورت ریاضی مجرد تبدیل کند. مثلاً هزینه تهیه ادوات جدید برای تحویل سریعتر پروژه شاید بررسی شود.
نکاتی که باید در نظر داشت:
-
نیازی وجود ندارد که تابع ترافیک کاملاً دقیق باشد ولی باید تفاوت ترافیک ساعات مختلف را لحاظ کند تا مشکلی پیش نیاید
-
در تابع ترافیک میتواند ساده سازی انجام شود، برای مثال خودروها دائماً در حال حرکت هستند و در میان جاده از آن خارج نمیشوند، هرچند در برخی مناطق که حاشیه جاده شامل روستاهای زیادی هست ممکن است این ساده سازی باعث هزینههای اضافی شود، باید مدلساز دقت کند سادهسازیها قابل قبول باشد.
-
مدلساز باید بتواند بدون کاسته شدن از چیزی دادههای لازم و حیاتی را کوچک کند تا محاسبات ساده شود. این غیر از سادهسازی است، در سادسازی برخی دادههای غیرضرور از بین میرفت، برای مثال در ساختن گراف جادههاهای ممکن نیاز نیست که هر مسیر یک یال جداگانه داشته باشد، بلکه چون برخی مسیرها باهم تلاقی خواهند داشت میتوان هر نقطه تلاقی را یک راس دانست و محاسبات و یالهای زیادی را از محاسبات خارج کرد.
حال پس از مراحل فوق یک مدلساز نتیجه کار خود را تحویل ریاضیدان کاربردی میکند تا وی بتواند با بررسی مدل ریاضی نتیجه را اعلام دارد، هرگاه در بررسی دادهها به بنبست خورد ریاضیدان محض با ارائه مفاهیم جدید وی را در رسیدن به پاسخ یاری خواهد کرد. این چنین حلقه مفقوده بین ریاضیات و صنعت ساخته میشود.
مثالهای مدلسازی از بهینهسازی فراتر میرود و میتوان به مدلسازی الگوی آب و هوا، مدلسازی بازارهای اقتصادی، مدلسازی اوضاع جنگی و … نیز نام برد.
- ۶ نظر
- ۱۸ آذر ۹۱ ، ۲۳:۲۳